به نقل از «طرفداری»

فتح الله‌ زاده: علی پروین باید استقلالی می شد / یک تیم به من بدهند اسمش را می گذارم تاج

تاریخ انتشار: ۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۷۹۴۳۸۶۰

در اولین نشست سرزده که کار جدیدی است از رسانه طرفداری، سامان خدایی سرزده به دیدار علی فتح الله زاده رفت. فیلم کامل این گفت و گو به همراه متن آن حضورتان تقدیم می شود.

اختصاصی طرفداری- علی فتح الله زاده مدیرعامل سابق استقلال اولین سوژه نشست سرزده طرفداری بود. هرآنچه فکر می کنید، لازم بود از او پرسیده شود، در این گفت و گو وجود دارد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

تماشای این فیلم و خواندن متن مصاحبه را از دست ندهید.

بسم الله الرحمن الرحیم. عرض سلام و ادب دارم نسبت به رسانه عزیز طرفداری و مخاطبین خیلی خوبشون. در خدمتتون هستم اگر سوالاتی هست پاسخگو باشم.

 حاج آقا می خواهم با یک شیئی شروع کنم. یک شیئی را به شما نشان می دهم و بگویید این شما را یاد چه چیزی می اندازد؟ چه چیزی را برای شما تداعی می کند. این تاس را روی میز می گذارم. شما را یاد چه چیزی می اندازد؟

من را یاد دوران بچگی می اندازد، که منچ بازی می کردم.

الان از هواداران یا رسانه ها نشنیدید از تاس استفاده کنند؟

بهرحال صحبت هایی در این زمینه ها بوده است و مسائل اینچنینی را هم نمی توان کتمان کرد. قطعاً کسانی این کارها را می کنند که کار شایسته و بایسته ای نیست. میدان ورزش قداست دارد و در قدیم مردم ورزشکاران را بعنوان انسان های درستکار، پهلوان و امین می شناختند. باید به این خصلت ها برگشت، چون فاصله گرفتیم.

اطلاع دارید که با جنجال هایی که طی سال های اخیر در فوتبال ایران رخ داد، هواداران پرسپولیس می گفتند که اتحادی علیه پرسپولیس به وجود آمده است. اتحاد هواداران تراکتور، استقلال و سپاهان علیه پرسپولیس که حروف اولش را مورد استفاده قرار دادند و اسمش را گذاشتند: "اتحاد تاس" و می گویند که علی فتح الله زاده با کارهایی که در روزنامه استقلال جوان انجام داده، این اتحاد تاس را به وجود آورده است.

صددرصد غلط است، برای اینکه من شش سال است که در فوتبال حضور ندارم که این اتحاد را به وجود بیاورم. ضمن اینکه تیم دوم من پرسپولیس است. من آدمی هستم که به هوادارانمون همیشه گفته ام که ما در زمین با پرسپولیس رقابت می کنیم، ولی خارج از زمین رفاقت می کنیم. این دو تیم مظلوم هستند. چطور می توانیم چنین اتحادی ایجاد کنیم. اگر روزنامه استقلال جوان است، روزنامه پیروزی هم وجود دارد و سردبیر اونجا هم می توان تاس علیه استقلال نام بگیرد. شما نمی توانید از من مصاحبه ای بگیرید که اسم استقلال را بیاورم و اسم پرسپولیس را نیاورم، چون من یقین دارم که این دو تیم مظلوم واقع شده اند. البته طی چند سال اخیر با نگرشی که وزارت ورزش داشته این تفکر خود به خود به وجود آمده است و شما می دانید تیمی مثل سپاهان و تیمی مثل تراکتور نمی آیند از من تبعیت کنند. آن ها برای خودشان ادعایی دارند، قهرمانی دارند، در مسائل ذینفع هستند و اصلا هیچ وقت دوست ندارم که پرسپولیس کوبیده شود. استقلال و پرسپولیس بال های وزین ورزش کشور هستند. این دو تیم خدمات ارزشمندی به ورزش کشور به خصوص فوتبال کرده اند. شما دیده اید وقتیکه مدیرعامل هستم، من مدیرعامل استقلالم، برای تیم خودم زحمت می کشم، ولی آن ها را هم ارج می نهم. بعضی پرسپولیسی ها هم می گویند که فتح الله زاده مدیرعامل استقلال است، برای تیم خودش زحمت می کشد و مدیران ما هم باید زحمت بکشند. این چیزی طبیعی است. بنابراین امیدوارم با این توضیحاتی که دادم این سوءتفاهم هم برطرف شده باشد.

 در خصوص وزارت صحبت کردید. آیا معتقدید که وزارت ورزش و جوانان و دولت از پرسپولیس حمایت می کنند و تبعیضی به سود پرسپولیس وجود دارد؟

این چیزی است که خود دوستان پرسپولیسی ما هم آن را می دانند. البته این بدان معنا نیست که بازیکنان خوب پرسپولیس زحمت کشیدند و جام آوردند، همه به دلیل حمایت بوده باشد. نه، آن ها هم زحمت کشیده اند. ولی واقعیت این است که نگرش وزارتخانه به سمت پرسپولیس چربیده و آن ها از امکانات بیشتری بهره مند شده اند و همه این را می دانند. در نظر بگیرید در همین گزارشی که نمایندگان مجلس زحمت کشیده اند و آن را ارائه کرده اند، درآمد استقلال 195 میلیارد و درآمد پرسپولیس 245 میلیارد تومان است. این نشان می دهد که آن ها از امکانات بیشتری بهره مند بوده اند. ما بایستی نان بازوی خودمان را بخوریم و مبارزه کنیم. در دو دوره رییس سازمان تربیت بدنی و در یک دوره رییس جمهور کاملاً قرمز بود. افتخار دارم که در هر دو دوره قهرمانی به دست آوردم. خواستن توانستن است. حمایت کردن تا حدودی هست، اما من به آن اعتقادی ندارم. کما اینکه با حضور رییس جمهور و رییس سازمان پرسپولیسی، استقلال قهرمان لیگ و جام حذفی شده است.

پس معتقدید که ایرادی به بازیکنان پرسپولیس وارد نیست، اما مدیریت تبعیض قائل می شود.

مقداری با آن ها مهربان تر بودند.

با اینکه می دانستید این تبعیض و اشکالات وجود دارد، اما شما حاضر شدید با همین وزارتخانه کار کنید. 

روحیه من ایستادگی مقابل تبعیض ها بود. اگر من این بیماری که خطرناک و واگیردار بود را نمی گرفتم، چون بیماری طوری نبود که بتوان با آن ادامه داد و از طرفی زمانی هم که من آمدم، زمان بدی بود، زیرا از طرف فیفا تهدید شدیم و پرونده ها و بدهی های زیادی داشتیم و اگر این ها و بیماری نبود، من می ایستادم و با همین وزارتخانه هم جام می گرفتم. البته ما با تنش بر می خوردیم و اتفاقاً دوست داشتم این تنش ایجاد شود. البته بعضی از هوادارانم انتقاد می کنند که شما چه زود با این وزیر کنار آمدید. تا زمانیکه وزیر با من کنار بیاید من هم با او کنار می آیم. جواب سلام، علیک است. ولی مطمئن بودم که در روند کار با تنش بر می خوریم، اما خودم را آماده کرده بودم که با این تنش هم ادامه دهم، اما متاسفانه میسور نشد.

پلی به گذشته بزنیم. زمان محمود احمدی نژاد به عنوان رییس جمهور که همه می دانستند استقلالی است و حتی پس از آن دوران برای یکی از بازی های استقلال به ورزشگاه آمد. آیا در آن زمان که همزمان با مدیریت شما هم بود، تبعیضی به سود استقلال وجود داشت؟ یا فقط الان وجود دارد؟

تبعیض از نظر رییس جمهورها نیست. رییس جمهورها نمی آیند که تا این حد ورود کنند. الان نشانه هدف آقای روحانی نیست.

ولی هواداران استقلال می گویند که در پرونده ای که برای پرسپولیس به وجود آمد، حسن روحانی با رجب طیب اردوعان تماس گرفت.

این چیزی در سطح ملی است. ما این موضوعات در سطح ملی را هم برای استقلال و هم برای پرسپولیس، از روسای جمهور قبول داریم. ولی نوعاً رییس جمهور در جام تاثیر نمی گذارند. وزرا چرا، در این موضوعات تاثیر دارند. هواداران از همه باهوش هستند. اگر آقای احمدی نژاد انقدر ورود می کردند، هواداران پرسپولیس قطعاً موضع می گرفتند. ما سمت و سوی موضوعات را نباید به این طرف ببریم بلکه باید سمت مدیریت ها ببریم. اگر جایی شخصی نفوذ پیدا می کند، این نشانه ضعف مدیریت باشگاه است، که نمی تواند از حق خودش دفاع کند. یادتان باشد همه می گفتند که ما خیلی با آقای سعید لو رفیق بودیم. ایشان عضو هیئت مدیره پرسپولیس بودند. حتی یادتان باشد یک بار علیه شان مصاحبه کردم و گفتم آقای سعید لو من متهم نیستم که اینگونه با من برخورد می کنید. این همان ایستادن ها است. با اینکه ایستادم اما بی ادبی نکردم. ما خیلی با هم صمیمی شدیم و ایشان به من لطف داشت و باشگاه را در اختیارم قرار داد. توانمندی مدیر یک بحث است و توسری خوردن مدیر بحث دیگری است. آقای عزیز محمدی یک پرسپولیسی دو آتیشه است. زمان مدیریت ایشان در باشگاه فجر سپاسی اکثر بازیکنان خوبشان را استقلال می گرفت. من استقلالی بودم و او پرسپولیسی. برای اینکه ارتباط خوبی با او ایجاد می کردم، برخلاف مدیران پرسپولیس. آقای عباسی و آقای رحمتی و خیلی از بازیکنان خوبشان را من گرفتم. می خواهم بگویم مدیریت علمی است و شگردهایی دارد که باید از آن استفاده کنیم.

سراغ استقلال جوان برویم. شما مدیریت این روزنامه را بر عهده دارید. انتقادی که مطرح می شود این است زمانیکه علی فتح الله زاده مدیرعامل استقلال هستید، این روزنامه دربست در اختیار باشگاه استقلال است. هر وقت علی فتح الله زاده سمتی در باشگاه استقلال ندارد، استقلال جوان شروع به ایرادات مدیریتی و انتقاد کردن به روند و رویه باشگاه می کند.

این صحبت آدم های با سواد و عاقل نیست. این صحبت آدم های لمپنی است که شما به من منتقل می کنید. زیرا بر عکس این موضوع است. انتقاداتی که استقلال جوان هر وقت من مدیر باشگاه باشم، علیه من می کند، از سایر مدیران نمی کند. این موضوع را ثابت می کنم و در هر تاریخی که بگویید آماده ام. ما وقتی تیتر یک می زنیم و حمایت می کنیم، مدیر می گوید ندیدم. اما یک مطلب ریز در صفحه 12 منتشر می کنیم، تماس می گیرد و می گوید این چه مطلبی بود علیهم کار شد. زمانیکه مدیر عامل استقلال هستم، بیشترین انتقادات از باشگاه می شود، چون خودم می خواهم این کار را کنند. اما وقتی مدیر نیستم، برخلاف میل باطنی ام مجبورم دفاع کنم. من چوب دوسر خراب شدم. این را بر عهده آدم های منصف می گذارم تا مقایسه کنند بین زمانیکه من نیستم با زمانیکه من در باشگاه بوده ام. من دوست دارم انتقاد کنیم، اما متاسفانه هوچی گری می کنند و می گویند تو کار ما گذاشته اند.

علی فتح الله زاده از روزنامه نگاری به مدیریت رسید. بعد از این اتفاق در کشور برزیل نیز اتفاق مشابهی رخ داد و یک روزنامه نگار برزیلی دو هفته بعد مدیر شد. روزنامه استقلال جوان تیتری زده بود که جالب است مخاطبان از زبان شما بشنوند: همان که در فوتبال برزیل نشدیم، اما برزیلی ها مثل ما شدند. 

روزنامه نگاری عشق من است. با تمام سختی هایی که در باشگاه استقلال داشتم، نه تنها روزنامه استقلال جوان، بلکه مجله روزهای زندگی، مجله فوتبال و سایر مجله ها را اداره می کردم. یعنی تمام تار و پود زندگی من رسانه است. رسانه محدودیت ندارد و اقیانوس است. افتخار می کنم از روزنامه به صحنه مدیریت ورزش آمدم. هر چند معتقدم این مدیریت ورزشی نیست، بلکه روزمرگی ورزشی است، یعنی مدیریت ما مدیریت روزمرگی است. به این دلیل است که می گوییم باشگاه ها را خصوصی کنید. چون به راحتی می توانیم به بازیکنان پول دهیم و کسی نمی گوید از بیت المال هزینه می کنید. مگر نمی گویید بیت المال حرام نشود، پس چرا ولش نمی کنید؟ باشگاه استقلال و پرسپولیس را به هوادارانش بدهید. اگر راست می گویید. این ها شایعات است. این همان حکایت دزد را بگیر، دزد را بگیر است، والا اگر بیت المال از بین می رود، چرا واگذارش نمی کنید؟ مگر آقای زنوزی آمده، مگر باشگاه خصوصی نیست؟ گرانترین بازیکنان را ایشان خریده است. مال خودش است و هزینه می کند. می خواهد به خودش ضربه بزند؟ نه می خواهد سرمایه گذاری کند. ولی متاسفانه عده ای نشسته اند که کارشان نق زدن است. امیدوارم فوتبالمان خصوصی شود، تا هم بازیکنان و هم مدیران از زیر بار این تهمت که بیت المال حرام شد، بیرون بیایند.

ما هم رسانه خصوصی هستیم و تمامی صحبت های شما را پخش خواهیم کرد.

زمانیکه صدا و سیما به دفترمان می آید، هیچوقت ندیدم که یکی از آن ها چتر نور شما را بیاورد و اینجا بگذارد. امکانات شما را داشته باشد. شما خصوصی هستید پس حیف و میل کردید؟ این هزینه ای که کردید می دانید که مخاطب شما با پردازش نوری که انجام دادید روی مخاطبتان تاثیر بهتری خواهد گذاشت. این نورشکنی که شما استفاده کردید باعث می شود مخاطب شما وقتی برنامه را مشاهده می کند، آرامشی داشته باشد. آنها نمی دانند چرا، اما شما می دانید چرا، چون هزینه کرده اید. الان شما اگر در شبکه های دولتی باشید نمی توانید این کار را بکنید، چون می گویند بیت المال از بین رفته است. این بیت المال تخصص را از ما گرفته است. انگ دولتی بودن و بیت المال بودن باعث پسرفت فوتبالمان شده است. در انگلستان فوتبال توجیه اقتصادی دارد، اما با این حال باز هم بسته حمایتی برای باشگاه هایشان دارند. اما در فوتبال ما بگویند فوتبال خصوصی، ما را به امان خدا ول می کنند. شما برای نشاط اجتماعی باید بسته حمایتی داشته باشید. شما کمک کنید فتح الله زاده ها تیم داشته باشند. اسم تیمم را می گذارم تاج و هواداران خودم را جمع می کنم. عشق می کنیم، حال می کنیم، تیم داریم، می گوییم و می خندیم. اما شما این امکانات را به ما نمی دهید، حمایت هم نمی کنید، دو تا تیم را هم در دست گرفته اید و فقط به مدیرانش فحش می دهیم. مدیران را خراب می کنیم، به بازیکنان توهین می کنیم. آدمی مثل علی دایی برای ما اسطوره است. آقای گل جهان است. ما چه برخوردی با او می کنیم. دایی آدم ارزشمند است. حتی به صورت آدم افتخاری، باید به او جایگاه و صندلی دهیم. به سردبیر شما نشان دادم که پیراهن باشگاه بایرلورکوزن را برایم فرستاده اند. چند سال هم نیستند ولی با این وجود هر چند سال یک بار یک پیراهن باشگاه را با امضا برایم می فرستند. اما باشگاه خودم یک پیراهن هم به من نمی دهد. خب حرفه ای گری یعنی این ها.

در خصوص مسی؟

می پرسند آیا مسی را اگر 37 ساله شود می آوری؟ می گویم آره. چند اگر دارد. اگر در آن موقع من مدیرعامل بودم، این هم 37 ساله شد، اگر هوادار خواست، او را می آورم. بعد می روم و می گویند تو گفتی مسی را می آوری، پس چه شد؟ این کار را نکنیم. من واقعاً با مصاحبه های آقای فیروز کریمی عشق می کنم. همه کارشناسی صحبت می کند و هم دو تا حرف طنز می زند، تفریح هم داخلش است. ببینید چقدر زیبا است. آن هم داریم به سمتی می بریم که سانسورش کنیم. این کار را نکنیم. احترام بگذاریم. در دنیا فوتبال بازی می کنند و لذت می برند و ما فوتبال بازی می کنیم و زجر می کشیم. هر وقت یک برنامه ای دعوت می شویم درباره بدهی ها و نکات منفی صحبت می کنند، صدبار گفتم من بدهی ندارم، این مربوط به وزارتخانه است، چرا به من ربط می دهید. هیچوقت نشده بپرسند چگونه هفت قهرمانی به دست آوردید. روزی که ما رفتیم گفتند بیست میلیارد تومان بدهی به جای گذاشتید. قبول ما گذاشتیم، پس چرا الان که آمده ام شده 120 میلیارد تومان؟ چطور پنج برابر رفته بالا؟ پس چه اتفاقی افتاد؟ پس کار خوب نکردیم، کار خوب را تخته ای کردیم. اگر می گذاشتند من دو سال دیگر بمانم، این کمپ هتل، موزه، استخر و سونا داشت. ولی ما را بیرون کردند ببینید آنجا چه شده است. چمن ما انقدر خوب بود که یک تیم ملی خارجی وقتی به ایران آمد، گفت به جای ورزشگاه آزادی در کمپ ناصر حجازی تمرین می کنیم. الان ببینید چمنی باقی مانده است.

کمپ حجازی معارض دارد؟

استادیوم آزادی چند سال است که ساخته شده؟ هشتصد تا معارض دارد. کمپ ناصر حجازی یک معارض دارد، که یک تیمسار عالی رتبه ای هم بود. صحبت کردیم و گفت اعتراضی ندارد. مشکل حل شد. آن بنده خدا 370 متر از ما زمین می خواهد. اینجا 40 هزار متر زمین است. 370 متر در مقابل 40000 متر چیزی نیست. بعد حرف بی ربطی زدند گفتند این زمین معارض درست وسط زمین است، انگار متر داشتند و متوجه شده اند دقیقاً وسط زمین است. اصلا وسط زمین نبوده و گوشه بوده است. بنده خدا هم آمد با ما همکاری کرد. امروز 1000 میلیارد یا 1500 میلیارد تومان قیمت این زمین است. فکر نکنید این زمین را همینطور به ما دادند. کلی چاله داشت، مشکل داشت. کلی پشت در شهردار بودم. ببینید چه بدبختی هایی کشیدم. اما آیا این قیمتی که زمین باشگاه دارد به من می دهند؟ متعلق به باشگاه استقلال است. زمین شهری بهای زمین را از ما گرفته است.

 بغیر از لیونل مسی و باستین شواین اشتایگر که تیتر شده بودند، بازیکن مطرح داخلی یا خارجی کسی بود که تا مرحله مذاکره پیش رفته باشد، اما کسی متوجه نشده باشد. کسی بود؟

گفتن این موارد به این دلیل خوب نیست. چون آن ها با ما صحبت کردند، اما بعداً در پرسپولیس یا سپاهان خیلی معروف شدند. بعضی از آن ها هنوز بازی می کنند و بعضی ها بیرون گود نشسته اند. نمی خواهم حرمت آن ها نزد هواداران شکسته شود.

 مدتی بود بازیکنان استقلال همچون موسوی، پاشازاده، یزدانی، دین محمدی، منصوریان می رفتند آلمان و بایرلورکوزن و از آنجا به باشگا های دیگری می رفتند. مثلاً با راینر کالموند ارتباطی بوده است؟ جریان این ارتباط خوبی که با لورکوزن دارید چه بود؟

ما زمانی با لورکوزن ارتباط برقرار کردیم که در سه جام فینالیست شد و این شوخی نیست. در اروپا، بوندسلیگا و جام حذفی. بازیکن بزرگی مثل کریم باقری که یک اسطوره بود به آرمینیا بیله فلد دسته یک آلمان بازی کرد. اما بازیکنان ما رفتند به چنین تیم بزرگی بازی کردند. متاسفانه حرفه ای نبودیم. کف انتقال بازیکن از لورکوزن به تیمی دیگر بالای 12 میلیون یورو بود، اما ما نتوانستیم از این فضا استفاده کنیم. بعد از آن ما مایوس شدیم. این اولین باری است که این حرف را می زنم. خود من دلسرد شدم. 4 بازیکن ترنسفر کردم. صراحتاً می گویم که وزارت اطلاعات آمد و از من اطلاعات گرفت. قراردادها را بررسی کرد و از آن ها استعلام گرفت که این بازیکن را چند خریدید و به باشگاه چه مقدار پول دادید. همه چیز را حسابرسی کرد. متوجه شد همه پول ها آمده است. بعد از آن عده ای آمدند گفتند که این پول ها کجا رفته، آدم دلسرد شد که برای چه اینکار را بکنم، در حالیکه اگر قانون داشته باشیم، بیخود یک بچه نیاید بگوید ما این پول ها را چه کرده ایم. به شما چه ربطی دارد چه کرده ایم. ما وزارت اطلاعات داریم، حسابرسی داریم و ... اختلافی باشد آن ها اعلام می کنند. چرا نمی گذارید کارمان را انجام دهیم. نباید دیگر کسی بیاید شبهه ایجاد کند. اگر این چیزها را جمع کرده بودیم، به شما قول می دادم که حداقل 100 نفر توسط خود من به اروپا ترانسفر می شد. این ها نقاط کوری است که مدیریت را اذیت می کند. بغیر از یکی دو مدیری که خودشان دزد بوده اند، سایر مدیران این دو باشگاه مشکلات مشابهی داشته اند.

شما سابقه زیادی در کار با مربیان خارجی داشتید. سوکوموروخوف و کخ بود. یکی نتیجه نگرفت و دیگری فشار هواداران بود. در نهایت هم آندره آ استراماچونی. قضیه استراماچونی چه بود؟

بخشی از آن را توضیح می دهم. اما بخشی از آن را باید مدتی بگذرد. یکی دو سال بگذرد بعد از آن توضیح می دهم. روزی که استراماچونی رفت من نه در باشگاه سمتی داشتم، نه هیئت مدیره بودم و نه مدیر. من هم یک هوادار بودم. رفته، پس از من که ناراحت نبوده است. ناراحتی‌های دیگری داشته، حالا من نمی‌گویم از چه کسانی ناراحت بوده است. اما از باشگاه ناراحتی‌هایی داشته، گفته پولم را نمی‌دهید، اذیتم کردید و رفته است. پس من هیچگونه حضوری در باشگاه نداشتم. قبل از اینکه به استقلال بیایم استراماچونی رفت. باشگاه در سایت رسمی خودش اعلام کرد که ارتباط ما با استراماچونی قطع شده است. دو روز بعد از آن من آمدم. دوستی با من تماس گرفت و گفت که تو با رحمان رضایی ارتباط داری، مازلی وکیل رحمان هم بود. با رحمان و همزمان دوستی که در ایتالیا داشتم برای ارتباط با استراماچونی تماس گرفتم. آن‌ها گفتند که این کار را انجام می‌دهیم. به طور نسبی پالس‌های مثبتی از طرف استراماچونی آمد. با رحمان پیگیری کردم اما او یکباره ارتباطش را با من قطع کرد. تفسیر من این است که یکباره برخی از مسئولین ما وزارت خانه متوجه شدند که من ارتباطی با استراماچونی برقرار کرده‌ام. این ارتباط را قطع کردند. به رحمان گفتم صحبت کن و به استراماچونی بگو فتح‌الله‌زاده می‌آید و صحبت می‌کند. یکباره ارتباط قطع شد و افراد دیگری برای مذاکره رفتند. اینجا مشخص شد که مرا پس زدند. در حالی که من ارتباط را به وجود آوردم، چرا نگذاشتند من بروم؟ در این فضا عده‌ای ناجوانمردانه شکست خودشان را گردن من انداختند. درحالی که قبل از آن ارتباطات قطع شده بود و اطلاعیه دادند که با استراماچونی قطع همکاری کرده‌ایم. تنها چیزی که آقای استراماچونی را ناراحت کرد انتشار قراردادش بود. برخی می‌گفتند صحبت‌های فتح‌الله‌زاده در تلویزیون باعث ناراحتی استراماچونی بود. خیر، به مردم خط غلط ندهید، مسئله‌ای نبوده که از آن ناراحت شود. اگر از آن ناراحت می‌شد بعدتر با ما ارتباط برقرار نمی‌کرد. پس صحبت‌های تلویزیونی مهم نبوده، مهم آن بوده که قراردادش را چه کسی منتشر کرده است. برایش ارزش داشته که قراردادش مخفی بماند. من می‌دانم چه کسی قرارداد را منتشر کرده است. همان روزی که باشگاه بودم از آقای خلیل‌زاده خواهش کردم پیگیری کند. آمدم بیرون اما به آقای سعادتمند هم نامه زدم که پیگیری کنید. اگر ایشان هم پیگیری نکند خودم به عنوان یک هوادار استقلال از مدعی العموم خواهش می‌کنم که این موضوع را پیگیری کند.

رابطه شما با فرهاد مجیدی؟ گفته شده بود که یک وویسی شب عید داده شده که گویا فرهاد مجیدی اعتراض کرده که چرا شما ورزشگاه نیامدید و شما پاسخ دادید کجای دنیا مدیر به سراغ مربی می رود و مربی نزد مدیر می آید و گویا اولتیماتومی به مجیدی دادید که بعدش دیداری بین طرفین ایجاد شد. درست است؟

صحبت های بین مدیرعامل و سرمربی بود. در عالم حرفه ای این چیزها خیلی اتفاق می افتد. من عنوان نکردم و الان هم نمی گویم چه چیزی گفته ام. چون این وویس را من برای فرهاد فرستادم و این وویس برای اوست. من به خودم اجازه نمی دهم آن را پخش کنم چون این وویس برای اوست. به فرهاد اجازه دادم و گفتم اگر خیلی راغبی پخشش کن. بگذار مردم بفهمند. من فرهاد را خیلی دوست دارم و همه شما هم این را می دانید. ولی استقلال عشق ما است. ما یکسری انضباط تیمی داریم که از آن ها نمی توانم قصور کنم. اگر پخش شود می توانید ببینید که چیز بدی نبوده است. من یک چیز منطقی و حرفه ای گفتم. تیم استقلال تیم بزرگی است. تصمیمات بزرگی باید در آن اتخاذ شود. البته دیدید که فردای آن روز آقا فرهاد با سرپرستمان آمد و صحبت هایمان را کردیم و قول و قرارهای خوبی هم گذاشتیم. وقتی هستم کارها را جمع می کنم و مثل تراکتور جلو می برم، ولی وقتی آن بیماری سراغم آمد نتوانستم. من در حالت مرگ بودم. نگذاشتم آن خبر پخش شود و هواداران غصه بخورند. بدترین شرایط روحی و روانی را داشتم. آدم های عادی طی 14 روز آن را تمام می کنند، اما من 19 روز قرنطینه بودم و فرصت هم نداشتم. اگر می دانستم تعطیل می شود، می ایستادم و کارهایم را انجام می دادم. الان تیم مدیرعامل دارد. قسمت نبود من اینجا باشم. کسب هفت قهرمانی، مقام آسیایی، تیم های دیگرمون، کشتی، جودو و بخصوص کمپ ناصر حجازی، یادگارهایم در استقلال بود. هر چه توان داشتم برای استقلال گذاشتم. ان شاءالله که مدیر جدید در کارش موفق باشد.

یک جریانات و خاطراتی وجود دارد که شاید برای مخاطبین جالب باشد که از آن ها مطلع باشند. در سفر دبی در قایق داستانی بین علی موسوی و فرهاد مجیدی با شما بوده که قصد غرق کردنتان را داشتند. می توانید آن را تعریف کنید؟

این دو نفر، جوان، بازیکن ملی و تنومند بودند، اما نفهمیدند که من آذری ام. من تکان نمی خورم. یک تکل هایی در خانه شان می رفتم، آن ها باختند و جرزنی هم می کردند. می خواستند بگویند که ما نباختیم. شاهد دارم که باختند. فردا می خواستند من را ببرند و در آب غرق کنند، اما نفهمیدند که من خودم 100 متر زیر آبی می روم. غرق نمی شوم، بلکه آن ها را غرق می کنم. منتها نامردی که علی موسوی می کرد این بود که در هنگام ماهیگیری از پشت قلاب فرهاد مجیدی را به ماهی وصل می کرد و هر دفعه که فرهاد قلاب را داخل آب می انداخت، ماهی می گرفت. من دو ساعت قلاب را انداخته بودم و ماهی گیرم نمی آمد. از این شیطنت ها هم می کردند. بعداً فهمیدم که این (موسوی) قلاب ماهی دیگری (مجیدی) را پر می کند و داخل آب می اندازد.

گل کوچک هم بازی می کردید؟

اون مورد که هیچی. بردمشون. مسابقه با النصر بود که آنجا رفتیم و 6-0 بردیم. فرهاد آمد و گفت که مدیر آن ها به وی گفته که اینطوری نمی شود و مدیران هم باید با یکدیگر بازی کنند. مدیر تیم مذکور در حال جرزنی بود. 6 گل خورده بودند و می خواستند مقابل ما پیروز شوند تا یک طوری فضا را تلطیف کنند. قبول کردم و رفتیم بازی کنیم. من و فرهاد بودیم و مدیر آن ها با یکی از بازیکن هایش در تیم مقابل بودند. گل کوچک بازی کردیم و باز هم 6-0 یا 6-1 آن ها را بردیم. همسر فرهاد زنگ زد و پرسید نتیجه بازی چه شد؟ فرهاد گفت بازی را بردیم و 6 گل زدیم. همسرش پرسید که حاج آقا هم گل زد؟ پاسخ داد آره. پرسید چند تا؟ در جواب گفت 5 تا. پرسید حاج آقا پنج گل زده و تو فقط یکی؟ گفت آره. بهترین گلم هم اینطور بود که هم مدیرشون و هم بازیکنشان را دریبل کردم و توپ را روی خط دروازه گذاشتم و نشستم با سر وارد دروازه کردم.

  با توجه به روحیه حساس مجیدی و حواشی استقلال، آیا فرهاد می تواند در استقلال موفق باشد؟

فرهاد مشاوره خوبی باید داشته باشد. فرهاد برای اینکه در فوتبال پیشرفت کند، باید از آدم هایی مثل من که برایش زحمت کشیدند و بزرگش هستیم، باید مشورت بگیرد. چون عده ای هستند که از محبوبیت فرهاد سوءاستفاده می کنند و مشاوره اشتباه به او می دهند که ممکن است به ضررش تمام شود. به فرهاد گفتم که تو دیگر بازیکن نیستی، بلکه سرمربی تیمم هستی. ماموریت ها فرق کرده و این ماموریت خیلی سنگین است. اگر می خواهد در فوتبال پیشرفت کند باید ظرفیت و مردم داری اش را بالا ببرد.

دوره مدیرعاملی شما، بعضی مهمانی ها جنجال ساز شد. برخلاف الان که تقریباً عادی شده و بازیکنان حواسشان هست. آن موقع ویدیوهایی منتشر شد. مراسم نامزدی مسعود قاسمی و مهمانی احمد مومن زاده بود و یا خوابگاهی که برای بازیکنان استقلال جریاناتی به وجود آورد. در آن دوران چطور بود و چه حواشی ایجاد کرد؟

این موضوعاتی که گفتید مربوط به دوران من نبود. شاید مراسم احمد مومن زاده فقط مربوط به دوران من بوده باشد که البته نمی دانم آن هم چیست. یکی هم مربوط به آقای خضیراوی بود. اتفاقا آن مراسمی که آقای مجاهد خضیراوی رفت، الان صد برابر بدترش هم می روند و چیزی هم نیست. خضیراوی مظلوم شد و قربانی شد. این بچه چون شهرستانی بود در حقش خیلی ظلم شد. به من خیلی دیر گفتند که چه اتفاقی برایش افتاده و الا می رفتم برایش می ایستادم و حتی ایستادم، اما خیلی دیر شده بود. به ضرس قاطع می گویم که آقای مجاهد خضیراوی گناهی نداشت. یک بچه شهرستانی بوده که از وی دعوت کردند و نمی دانسته چه اتفاقی خواهد افتاد و آن اتفاقی هم که آنجا افتاده الان همه در حال انجام دادنش هستند. آن فضا خیلی عادی شده است. مثلا یک زمانی ویدیو را می گرفتند ولی الان عادی شده است. ممکن است زهر چشم گرفتند، اما بازنده مجاهد بنده خدا بود. البته باید به عنوان یک بازیکن و اسطوره بیشتر مراقب رفتارهایمان باشیم.

 مجاهد پیشنهاد خارجی نداشت؟ چون می گفتند از بارسلونا پیشنهاد داشته است.

دقیقا یادم نیست که بارسلونا بود یا نه، چون خیلی وقت گذشته است. اما آقای کامران منزوی می گفت که از بارسلونا پیشنهاد داشته است. دو تا درخواست خارجی داشت. مجاهد واقعاً اعجوبه بود. حیف بود. سوخت.

رکورد طولانی ترین و کوتاه ترین زمان مدیریت استقلال در اختیار شما است.

متوسطش هم داشته باشم دیگه تمام می شود (با خنده)

اختلافتان با واعظ آشتیانی از کجا و چطور شروع شد؟

من که اختلافی ندارم، اما فکر کنم ایشان مادرزادی با من اختلاف دارند.

 درگیری با محمد مایلی کهن؟

مدت زمان های دوستی با محمد مایلی کهن اصلا قابل مقایسه با آن بحث پیش آمده نبود.

مدت زمان کوتاهی هم در فدراسیون فوتبال بودید. آیا به منظور ریاست فدراسیون بود یا نه؟

البته کوتاه هم نبود به مدت چهار سال در هیئت رییسه فدراسیون فوتبال بودم. برنامه هم داشتم که در آینده رییس فدراسیون فوتبال شوم. اگر عمری باقی باشد و اساسنامه فدراسیون درست شود، قطعاً شانس خودم را امتحان خواهم کرد.

ستاره لوگوی استقلال را شما اضافه کردید و آن را ثبت هم کردید. این ستاره حواشی به همراه داشت و کل کل بین استقلال و پرسپولیس ایجاد کرد و آن ها هم گفتند برویم و یک ستاره بزنیم...

شما ستاره آسیا را با ستاره ایران یکی می کنید؟

طرف مقابل هم همین را می گوید که هیچ باشگاهی در اروپا ستاره لیگ قهرمانان اروپا نمی زند و فقط آرم لیگ قهرمانان را روی بازو می زند.

پس چطور باشگاه پرسپولیس ستاره ای که در ایران گرفته را در بازی های آسیایی مورد استفاده قرار می دهد؟ کدام باشگاه آسیایی چنین کاری می کند؟ ضمن اینکه چون لوگوی ما ثبت شرکت ها بوده می توانیم چنین کاری کنیم. در واقع یک آذری زرنگ چنین کاری انجام داده است. با یک تیر دو نشانه زدیم. آن ها هم می توانند ثبت کنند و در آسیا استفاده کنند.

و دربی هشت تایی ها؟

ما یک بازی با آن ها انجام دادیم و هشت گل به پرسپولیس با تمامی بزرگانش زدیم و مجله کیهان ورزشی هم آن را پوشش داده است. حال آن ها نمی خواهند بپذیرند من حرفی ندارم، ولی به تیم زیر مجموعه شان که اسمش همایون بود هشت گل زدیم.

 در پرسپولیس خوی بازی کردید؟

بله در نوجوانان و جوانان خوی بازی کردم، چون تیم تاج نبود. بعد تیم تاج خوی درست شد و در تیم بزرگسالان تاج بازی کردم.

دست به تکذیب خوبی دارید. هم در مورد بیماری و هم در مورد بازیکنان.

من ابتدا آنفولانزا گرفتم بعد ذات الریه گرفتم بعد از 12 روز کرونا گرفتم. اسناد پزشکی دارد. می گفتم کرونا نیست. آن روزی که کرونا گرفتم خودم گفتم کرونا گرفتم. چیزی را تکذیب نکردم.

جهت سرمربی‌گری باشگاه استقلال مذاکراتی داشتید با آقای برانکو ایوانکوویچ، ماجرایش چه بوده است؟

یک دوره‌ای احساس کردیم تغییراتی در کادر فنی نیاز است. بهترین گزینه را آقای برانکو دانستیم. از آقای سررشته‌داری، مدیر رسانه‌ای‌مان خواهش کردیم که مقدمات کار را فراهم کنند. دو سه جلسه خیلی مثبت انجام شد. فکر می‌کنم سالی که مرا از باشگاه بیرون کردند، دوستان پرسپولیسی ما که در وزارت ورزش سمت داشتند من را کنار گذاشتند که دیگر ادامه ندهم. بعد دیدیم که آقای برانکو به پرسپولیس رفت.

اگر بخواهید یک بازیکن، یک مربی و یک مدیر را انتخاب کنید، چه اشخاصی را ذکر می کنید. کدام ها را بیشتر دوست دارید؟

نمی توان گفت. اگر بگویم ناصر حجازی را دوست دارم، پورحیدری، احدی، مظلومی ها و قلعه نویی ها را چه کنم. ما خیلی مربیان خوبی داشتیم. همه آن ها خوب بودند و افتخار می کنم که با تک تک آن ها کار کرده ام.

اگر می خواستید یک پرسپولیسی، استقلالی باشد، چه کسی بود؟

علی پروین

بازیکنی بوده که از خریدش پشیمان شده باشید؟

سه چهار بازیکن بودند که خوب جواب ندادند و بعضی ها هم فقط مطابق سلیقه مربی خریداری شدند و خودم آن ها را نمی خواستم. آقای دل پیرو را آوردم گفتم بیست گل می زند، اما یک گل زد که آن هم داور مردودش کرد، ولی به آن زمان برگردم دوباره او را می خریدم. چون ناصر خان می گفت اگر او را بیاوری سه نفر را آن جلو نگه می دارد. بازی را از جلو می بندیم. یعنی تاکتیک داشت و با حساب و کتاب جذب شده بود.

 طرفدار کدام تیم خارجی هستید؟

طرفدار هیچ تیم خارجی حتی بایرلورکوزن نیستم. بازی بارسلونا را بیشتر دوست دارم و شاید به خاطر حضور مسی در آنجا باشد. در انتخاب تیم های خارجی بادیسم هستم. شاید رئال مادرید بازیکنی جذب کند که طرفدار آن تیم شوم. طرفدار تیم خارجی نیستم.

 کدام بازیکن شما را بیشتر ناراحت می کند:

مجتبی جباری؟

نه

خسرو حیدری؟

نه

سر قرارداد مسئله ای نبود؟

این ها بچه های من بودند. مثلا در مورد درگیری با مجتبی، باز هم می گویم بخاطر روح پدرش که دل آزرده نباشد و گفت به پدرم توهین کردند. امکان ندارد من به پدرشان توهین کنم. شاید بد متوجه شده باشد.

واعظ آشتیانی؟

از بد آمدن گذشته، چرا که همه چیزش با من شخصی شده است. نمی دانم چرا؟ همشهری هم نیستیم که بگویم در بچگی کتکش زده ام و بلایی سرش آورده ام. چرا با من اینطوری شده نمی دانم.

امیر عابدینی؟

مدیر توانمند که روزهای خوبی باهم داشتیم. مبارزات خیلی سختی باهم داشتیم. مدیر خیلی باهوشی بود. رفیق منم است.

سوال آخر: وسواس دارید؟

شدیداً

به ما گفتند که گوشی را با دستمال دستتان می گیرید. حتی به دستگیره در دست نزدید.

بله من خیلی وسواس دارم. وقتی اروپا می رفتم، بالش و ملحفه با خود می بردم. آن موقع که تلفن ها قابل شست و شو نبود، هر چند وقت یک بار گوشی ام را خراب می کردم. چون با آب می شستم و می سوخت و از بین می رفت.

صحبت های پایانی؟

امیدوار هستم که هواداران خوب ما، فهیم ما، مهربان ما، پای کار ما، هواداران تیم بزرگ استقلال، سرور آسیا، پرافتخارترین تیم ایرانی در باشگاه های آسیا، امیدشان را از دست ندهند. چند سال سخت را سپری کرده ایم. پرچم بالاست. محکم بایستید تا ستاره سوم ان شاءالله.

منبع: طرفداری

کلیدواژه: روزنامه استقلال جوان علی فتح الله زاده باشگاه استقلال میلیارد تومان فرهاد مجیدی ناصر حجازی رییس جمهور بیت المال دوست دارم بعد از آن متوجه شد ما خیلی چند سال حرفه ای چه چیزی هم نیست عده ای

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tarafdari.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «طرفداری» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۹۴۳۸۶۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

زمان مذاکره تمدید قرارداد استقلالی ها مشخص شد

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین؛ جواد نکونام در نشست خبری پیش از دیدار استقلال مقابل ذوب‌آهن اصفهان اعلام کرد که اقدامات باشگاه استقلال برای تمدید قرارداد بازیکنانی که در پایان لیگ بیست‌وسوم بازیکن آزاد می‌شوند، از هفته آینده آغاز خواهد شد.

به نقل از تسنیم استقلال از ساعت 20:30 فردا (دوشنبه) در چارچوب هفته بیست‌وششم لیگ برتر، در ورزشگاه آزادی میزبان ذوب‌آهن خواهد بود.

257 251

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1902980